امروزه با توجه به شیوع روزافزون بیماریهای سرطانی و نقش و اهمیت فزاینده آنها در مرگ و میر انسان و حیوانات و همچنین خسارات ناشی از این بیماریها، این مسئله مورد توجه ویژه مراکز علمی و تحقیقاتی قرار گرفته و لزوم هرچه وسیعتر مطالعات و پژوهشهای علمی را طلب مینماید. لذا در این مقاله سعی گردیده تا نقش عوامل فیزیکی در ایجاد سرطان در حیوانات خانگی به اختصار مورد بررسی قرار گیرد.
تورمورها از شایعترین عوامل مرگومیر انسان و دام بوده و تمام حیوانات از پستانداران تا مهرهداران و حتی گیاهان را مبتلا میکنند. این بیماریها عبارتند از: رشدی جدید و نابجا ناشی از افزایش غیر قابل کنترل سلولها که مستقل از نیازهای بدن به رشد و تکامل خود ادامه میدهند و رشد آنها سریعتر و مستقلتر از سلولهای نواحی مجاور میباشد.
عوامل سرطانزا در حیوانات خانگی
عوامل متعددی در رابطه با سرطانزایی یا ایجاد تومور مورد مطالعه قرار گرفتهاند و اگرچه برخی از عوامل اختصاصی تومورها مشخص شده اما علت اغلب آنها ناشناخته میباشد. این سردرگمی در ارتباط با علت پیچیده و تا حدود زیادی نامشخص تومورها، از جهاتی مربوط به احتمال چند فاکتوری یا چند علتی بودن آنها میباشد.
عوامل اصلی به وجود آورنده تومور تحت عناوین عوامل فیزیکی مانند پرتوافکنی تحریکات مزمن، حرارتهای بالا و نور خورشید (اشعه ماورابنفش) و نیز عوامل شیمیایی و بیولوژیکی (مانند انگلها وویروسها) طبقهبندی گردیدهاند.
البته عوامل دیگری نیز مانند ضربهها که ممکن است از علل کمکی در ایجاد و یا پیش برد تومور عمل نمایند وجود دارند، ولی به تنهایی به عنوان یک عامل اصلی و مستقیم در سرطانزایی نقشی ندارند. همچنین نقش هورمونها، توارث و سن به عنوان عوامل سرطانزا مورد توجه قرار گرفتهاند.
عوامل فیزیکی پیدایش سرطان در حیوانات خانگی
۱. تحریک مزمن
این عامل در تئوریهایی که سالها مورد توجه و قبول محققین گوناگون بوده است جایگاهی ویژه دارد و از همان ابتدا مشخص گردیده که سرطان سلولهای خاردار در محل التیام زخمها، متعاقب سوختگیهای شدید، داغ کردن حیوانات مانند گاوها برای علامت گذاری و جراحات مشابه دیگر، بیشتر از پوست طبیعی اتفاق میافتد.
توضیح این مساله که چه عاملی موجب تحریک مزمن در ایجاد سرطان، متعاقب التیام به ظاهر موفقیتآمیز بافت پوششی شده است، مشکل میباشد. وقوع جراحات و زخمهای مزمن ناشی از فشار در روزگاری که اسب ارابه حمل میکرد نیز مرتبا دیده میشد. اگرچه دلایل واضح و روشنی در مورد ایجاد تومورهای ناشی از تروما در حیوانات اهلی وجود ندارد با این حال نقش این عامل در بروز بعضی از نئوپلاسمها مورد تردید است.
به عنوان مثال کارسینومای قسمت میانی شاخ در گاوهای هندی یا استئوسارکوم که اغلب در پاهای جلوی سگها ایجاد میشود، ممکن است با وارد شدن فشار بیشتر در آن ناحیه مرتبط باشد. همچنین مواردی از استئوسارکوم در استخوان بازوی سگ که متعاقب شکستگی در این ناحیه به وقوع پیوسته گزارش گردیده است. به نظر عدهای از محققین کارسینوماهای غده پستانی سگ نیز که اغلب در پستانهای عقبی رخ میدهد در ارتباط با ضربه و تروما میباشد.
در انسان نیز موارد سرطان در ارتباط با تحریکات مزمن وجود دارد. مثلا وقوع نئوپلاسمهای جلدی برروی پاها و ساقهای افرادی که برهنه راه میروند به مراتب بیشتر از افرادی است که از کفش و لباس استفاده میکنند. همچنین وقوع سرطان قولون متعاقب کولیت اولسراتیو حقیقت غیر قابل انکار میباشد.
۲. پرتو افکنی
تمام اشکال تشعشعات یونیزه کردن نظیر اشعههای گاما، ایکس و اجزا آلفا و بتا میتوانند سرطانزا واقع شوند. اشعه ایکس از نظر کارسینولوژیک بودنش بسیار با اهمیت تلقی گردیده و البته این در شرایطی است که فردی مدتی طولانی در معرض این اشعه قرار گیرد. تجربیات درمانگاهی نشان داده است که، افرادی که از لباس محافظت کننده استفاده مناسب نمینمایند در خطرشدید ابتلا به سرطان میباشند. ابتدا یک درماتیت ایجاد میشود که سپس زخمی شده و نهایتا این زخمها تبدیل کارسینوم میگردند. و این روند مجموعا ممکن است چندسال به طول انجامد، همچنین رادیوم و توریوم اگر بطور اتفاقی یا تجربی به بدن تابانیده شوند، در استخوانها به صورت موضعی جایگزین شده و موجب بروز استئوتیت مزمن میگردند که ممکن است بعد از مدتی بطور ناگهانی به صورت استئوسارکوم ظاهر شوند.
طی تحقیقات اختصاصی انجام شده در مورد اثر تشعشعات با موج کوتاه در بدن پرندگانی که در معرض تابش اشعه قرار داشتند، ضایعاتی ایجاد گردید. در آزمایشی که توسط موترام در سال ۱۹۳۵ انجام گرفت، وی برای نمونه ۱۲ قطعه جوجه خروس را به طور مکرر در معرض تابش اشعه رادیوم با دوز مناسب قرار داد که در سه مورد از آنها وقوع تومور را مشاهده نمود. نواحی از بدن که تحت تابش اشعه قرار داشتند ناحیه شکم و سینه بود. در هریک از موارد فوق، ضایعه کلوئید در پوست نواحی ذکر شده مشاهده گردید و در دو مورد از سه مورد فوق تومور فیبروسارکوم در ناحیه مدیاستن و ریهها به وجود آمد. دو پرونده مذکور به ترتیب بعد از گذشت ۱۳ و ۱۷ ماه تلف شدند.
از مکانیسمهای دیگر سرطانزائی ناشی از پرتو افکنی که مورد قبول عدهای از پژوهشگران قرار گرفته، فعال شدن ویروسهای سرطانی نهفته در سلولهاست. همانطوری که میدانیم در پرتوافکنی برای تشخیص و درمان سرطان نیز استفاده میشود و میتوان گفت که باید مطمئن باشیم که خاصیت درمانی آن نه تنها بدتر از سرطانزائی آن نیست، بلکه بهتر و مفیدتر هم هست.
۳. اشعه ماورابنفش خورشید
بیشتر محققین معتقدند که به طور کلی سرطانهای جلدی در نواحی بدون پوشش بدن که ۹۵ درصد این تومورها را تشکیل میدهند ناشی از قرار گرفتن در معرض اشعه ماورابنفش نور خورشید هستند. به عنوان مثال پشت دست افرادی که در محیطهای باز کار میکنند دچار هیپرکراتوز و هیپرپیگمانتاسیون میشود که ممکن است، این حالات پیشرفت نموده و تبدیل به سرطان گردند.
طبق آمارهای موجود، نئوپلاسمهای جلدی در نواحی جنوب غربی ایلات متحده که تابش آفتاب شدیدتری دارند خیلی بیشتر از بخشهای ابری و کم آفتاب این کشور اتفاق میافتند. در معرض اشعه ماورابنفش خورشید قرار گرفتن سبب بروز وضعیت مشابهی در گاوها میشود و گاوهای نژاد هرفورد که رنگ صورتشان سفید میباشد در همان نواحی جنوب غربی ایالات متحده دچار کارسینوم سلولهای خاردار پلک سوم وبافت پوششی اطراف چشم میگردند. همهی افراد و حیوانات در برابر نور خورشید دارای حساسیتی یکسان نمی باشند و اغلب حیواناتی که پوست بدنشان فاقد رنگدانه است در برابر تابش شدید نور آفتاب دچار تومورهای جلدی میگردند، در حالیکه حیواناتی که پوست بدنشان رنگی است در برابر اثرات سرطانزائی تشعشعات خورشید مقاومت بیشتری دارند. خطر ایجاد سرطان سلولهای خاردار در گربههای سفید که در معرض نور آفتاب قرار گرفتهاند ۱۳۰۴ بار بیشتر از وقوع همین سرطان توسط مواد خوراکی سرطانزا میباشد. همچنین گزارشهایی از کارسینوم سلولهای خاردار در ناحیه فرج در گاو و گوسفندانی که میزان رنگدانه ملانین آنها کم بود و از طرف دیگر در کشورهایی پرورش مییابند که با تابش شدید آفتاب مواجه هستند، موجود میباشند.
لازم به ذکر است که اشعه ماورابنفش دارای قدرت نفوذپذیری کمی بوده و نئوپلاسمهایی که به دنبال قرار گرفتن طولانی مدت در معرض آن حاصل میگردند، محدود به همان نواحی هستند. به نظر میرسد که علت تاثیر این اشعه در بروز سرطان مربوط به ایجاد بهم ریختگی و تغییرات در مولکول اسید نوکلئیک باشد که خود منتهی به پیدایش جهش یا موتاسیون در DNA میشود و بدین ترتیب چنین استنباط میگردد که نور خورشید به عنوان یک عامل آغازگر وارد عمل شده و سبب دگرگونی غیر قابل برگشت در سلولها میگردد و سپس با تداوم قرار گرفتن در معرض این اشعه، اثرات آن به عنوان عامل محرک یا پیش برنده کنسر یا سرطان پوست ظاهر میگردد.
نتیجه گیری و پیشنهاد
متاسفانه در برخی از جوامع به علت بها دادن کم به دامها و بیماریهای دامی، اهمیت بروز تومورها در حیوانات ناچیز شمرده شده و به همین دلیل از روند پیشرفت و توسعه تحقیقات در زمینه بیماریهای سرطانی در دامها کاسته شده است؛ در حالی که کلیه عوامل سرطانزا اعم از مواد شیمیایی، پرتو افکنی و ویروسها و غیره در ابتدا در حیوانات مورد مطالعه قرار میگیرند و سپس در مورد انسان تعمیم داده میشوند. چنانچه به نظر بسیاری از پژوهشگران با مطالعه و بررسی بر روی نئوپلاسم دامی میتوان از الگوهای کسب شده جهت انجام تحقیقات گستردهتر در مورد تومورها در انسان و کشف راز و رمزهای بسیاری در این مقوله استفاده نمود و بحث درباره این موضوع که مطالعه سرطانها در انسان جدا از مطالعه آنها در حیوانات است شاید اندیشههای نادرست باشد.